تقدیم به روح پاک شهید حافظ عثمان ترکمانی
چه اسم پاک و زیبایی
قشنگه اسمت حافظ جان
جوان و پاک و رعنایی
تو رفتی در ره ایمان
نهادند اسم تو عثمان
تو دوری از غم و عصیان
خدا خواسته بری پیشش
به دور از گنه و عصیان
خدا حافظ ، حافظ عثمان
ای وجودت نور ایمان
حافظ حق ، تو شهیدی
واسه دین نور امیدی
چه نوری در سینه داری
تو در جنت خونه داری
تو رفتی خوب و ناز و پاک
تو رفتی به زیر این خاک
حافظ قرآن پاکی
افتاده بودی و خاکی
نور قرآن در وجودت
در رگ و در تار و پودت
هم الف و لام و میم اش
حمد و قل هوالله و تینش
بخوان و برو به بالا
برو تا در حد والا
یادم آید بر مزارت
عبدالرحمن دوست و یارت
همچو بغضی در گلو داشت
در دلش طوفانی برپاست
یا عبدالکریم نوری زاده
که رب بر او عزت داده
در غمت آتش گرفت ، سوخت
دستش را بر دعا دوخت
یا اشک های نهانی
از همه حتی چاهانی
یا که سیل اشک ایوب
مات و مبهم بود و میخ کوب
یا بغض مرد دین دار
قد بلنده مرد هوشیار
عبدالقادر ده بالایی
در دلش بود غوغایی
غم نشست در قلب و سینه ام
حس می کردم که دیونه ام
شاعر شعرت شدم من
در دلم یارا نشست غم
حافظ من تو شهیدی
خیر دنیا را تو دیدی
دهیاری تایکان باماهمراه باشید.
:: برچسبها:
شاعر وحید ترکمانی /دهستان رمشک روستای تایکان حافظ عثمان,